پیمان شکن مباش!....

دادگاهی حضرت آدم به جرم نقض فرمان

نامت چه بود؟ آدم

فرزندِ؟  مرا نه مادری نه پدری است ، بنویس اولین یتیم خلقت

محل تولد؟ بهشت پاک

اینک محل سکونت؟ زمین خاک

قدت؟ روزی چنان بلند که همسایه خدا  اینک به قدر سایه بختم به روی خاک

اعضاء خانواده؟ حوای خوب و پاک  - قابیل خشمناک هابیل زیر خاک

روز تولدت؟ روز جمعه ، به گمان روز عشق

رنگت؟ اینک فقط سیاه ، زشرم آن گناه

چشمت؟ رنگی به رنگ بارش باران که ببارد  زآسمان

وزنت؟ نه آنچنان سبک که پرم در هوای دوست نه آنچنان وزین که نشینم به روی خاک

جنست؟ نیمی مرا زخاک ، نیمی دگر خدا

شغلت؟ در کار کشت امیدم

شاکی تو؟ خدا

نام وکیل؟ آن هم خدا

جرمت؟ یک کام از درخت وسوسه (شجره خبیثه)

تنها همین؟ همین!

حکمت؟ تبعید در زمین

همدست در گناه؟ حوای آشنا

ترسیده ای؟ کمی

زچه؟ که شوم اسیر خاک

آیا کسی به ملاقاتت آمده؟ بلی

که؟ گاهی فقط خدا

دلتنگ گشته ای؟ زیاد

برای که؟ تنها خدا

آورده ای سند؟ بلی

چه؟ دو قطره اشک

داری تو ضامنی؟ بلی

چه کسی؟ تنها کسم خدا

در آخرین دفاع؟ می خوانمش چنان که اجابت کند دعا

می خوانمش چنان که اجابت کند دعا....

                  نویسنده : محمود اسماعیلی

پدر یکساعت زودتر به خانه بیا...

پدر یکساعت زودتر به خانه بیا...

مرد ديروقت ، خسته از كار به خانه برگشت . دم در پسر پنج ساله اش را ديد

كه در انتظار او بود:

سلام بابا ! يك سئوال از شما بپرسم؟

بله حتمأ. چه سئوالي؟

بابا ! شما براي هرساعت كار چقدر پول مي گيريد؟

مرد با نا راحتي پاسخ دا د: .......................

ادامه نوشته